"همه با من رفتار کردند" در ایران ، تنها یک راه برای زنده ماندن به عنوان یک شخص transgender وجود دارد

ساخت وبلاگ

Rainbow nation.

در ایران ، همجنسگرایی یک جرم است ، مجازات مرگ برای مردان و شلاق زدن برای زنان. اما ایران همچنین تنها کشور مسلمان در منطقه خلیج فارس است که به شهروندان ترانس حق این حق را می دهد که هویت جنسیتی خود را با قانون به رسمیت کنند. در حقیقت ، جمهوری اسلامی ایران نه تنها اجازه انتصاب جنسی را می دهد ، بلکه آن را یارانه می دهد.

قبل از انقلاب اسلامی در سال 1979 در ایران هیچ سیاست رسمی دولت در مورد مردم transgender وجود نداشت. پس از انقلاب ، تحت دولت جدید مذهبی ، transsexuals در همان دسته از همجنسگرایان قرار گرفتند ، که توسط رهبران اسلامی محکوم شد و غیرقانونی تلقی می شد.

اوضاع به دلیل تلاش مریم خاتون مولکارا عمدتاً تغییر کرد. مولکارا از کار خود اخراج شد و به زور به هورمونهای مرد تزریق شد و در طول انقلاب 1979 در یک موسسه روانپزشکی قرار گرفت. اما به لطف تماس های سطح بالا در میان روحانیون تأثیرگذار ایران ، وی توانست آزاد شود. پس از آن ، او با چندین رهبر مذهبی برای دفاع از حقوق ترانس همکاری کرد و سرانجام موفق شد جلساتی را با آیت الله خمینی ، "رهبر عالی" ایران در آن زمان درگیر کند. مولکارا و گروهش توانستند سرانجام خامنه را متقاعد کنند که در سال 1986 با اعلام جراحی تأیید جنسیت و روش درمانی جایگزین هورمون ، روشهای پزشکی قابل قبول را تصویب کند.

در اصل ، مولکارا ، رهبران مذهبی ایران که با او کار کرده بود ، و دولت ایران از این سؤال از افراد ترانس استفاده کرده بود. افراد ترانس دیگر به عنوان انحرافات مورد بحث قرار نگرفتند ، بلکه به عنوان یک بیماری پزشکی (اختلال هویت جنسیتی) با یک درمان (جراحی مجدد جنسی) وجود داشت.

کوین شوماخر ، یک متخصص خاورمیانه و شمال آفریقا با آشکارا می گوید: "دولت ایران به خودی خود ترانس را به عنوان یک مقوله تشخیص نمی دهد ، بلکه افراد ترانس را به عنوان افرادی که دارای مشکلات روانی هستند ، می بیند ، بنابراین یک راه حل پزشکی را برای آنها فراهم می کند."Action Inteational ، یک سازمان جهانی حقوق LGBTIQ. این سیاست براساس مفاهیم اسلامی است که جنسیت باینری است و مسئولیت های اجتماعی باید بین زن و مرد تقسیم شود. شوماخر می گوید: "اگر شما یک مرد به دنیا آمده اید و بدن شما یک زن است ، پس از آن برای محافظت از شما و بهزیستی جامعه ، می گوید:" دولت مسئولیت رفع مسئله را بر عهده دارد. "

یک حقیقت ناراحت کننده

برای سارا ، زندگی در ایران به دو بخش بسیار مجزا تقسیم شد: قبل و بعد از عمل جراحی تأیید جنسیتی.

به عنوان یک کودک خردسال که در اواخر دهه 1980 در تهران بزرگ شد ، سارا (که به دلیل اینکه او آشکارا ترانس نیست ، نمی خواست نام کامل خود را منتشر کند) با پوشیدن لباس و بازی کردن بازی هایی که به طور سنتی با پسر بودن همراه است ، ناراحت کننده بود واحساس کرد که او متعلق به مدرسه همه پسری نیست که والدینش او را فرستادند. او می گوید: "شما تنها در برابر تمام هنجارهای اجتماعی هستید که آنچه را که باید انجام دهید ، چه کاری باید بپوشید ، چگونه باید زندگی کنید."

پسران ایران و افغانستان در خارج از مدرسه Be'sat در کرمان ، ایران بازی می کنند. تصویر: رویترز/گابریلا باچینسکا

او دانش آموز خوبی بود ، اما در دبیرستان ، هنگامی که بلوغ ضربه زد و نقش های جنسیتی شدیدتر شد ، سارا شروع به مشکل در مقابله با کارهای مدرسه کرد و کنار رفت. او می گوید: "من مجبور شدم روزانه با آزار و اذیت جنسی از همکلاسی های خود و سایر افراد جامعه برخورد کنم ، از هر کس که فکر می کرد [من] یک پسر دخترانه ، یک پسر سیسی هستم.""زندگی من به عنوان یک نوجوان کاملاً جهنم بود."

دختران ایران و افغانستان در مدرسه امام حسن موجتابا در کرمان ، ایران جمع می شوند. تصویر: رویترز/گابریلا باچینسکا

با وجود سیاست رسمی در مورد افراد ترانس ، موضوعات ترانس آشکارا در ایران مورد بحث قرار نمی گیرد. و از آنجا که دولت به شدت سانسور مطالب موجود در اینترنت را سانسور می کند (با تجزیه و تحلیل سال 2013 نشان داد که تقریبا نیمی از 500 سایت محبوب در اینترنت در ایران در لیست سیاه قرار گرفته اند) سارا نمی تواند تحقیق کند که به معنای انتقال یا ارتباط با دیگران در این کشور استانجمن.

در همین حال ، او در مورد ناتوانی خود در جا بودن احساس گناه کرد. "همه انتظار داشتند که من مثل یک مرد رفتار کنم و مثل یک مرد باشم و من از این مانند این متنفرم.""من تعجب کردم که چرا نمی توانم مثل افراد دیگر باشم. چرا من نتوانستم انتظارات اجتماعی را برآورده کنم. "

یک زن از مانکن های گذشته با لباس اسلامی که توسط طراحان ایرانی طراحی شده است ، هنگام بازدید از یک نمایشگاه مد اسلامی در مرکز تهران مرکزی 1 مارس 2012 ، قدم می زند. تصویر: رویترز/مورتزا نیکوبازل

در 16 سالگی ، او تصمیم به ایجاد تغییر گرفت. او می گوید: "اگر من زن نیستم ، اگر مرد نیستم ، حداقل فکر می کردم باید یک فرد تولیدی باشم و یک زندگی شاد داشته باشم."بنابراین او در دانشگاه در تهران ثبت نام کرد و شروع به مطالعه زبان ها و مهارت های ترجمه کرد. حتی اگر او به عنوان یک مرد به زندگی خود ادامه داد ، به لطف فضای تحمل پذیر در دانشگاه و از موفقیت های تحصیلی خود ، به هویت جنسیتی خود اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرد - هرچند که او هنوز سالها از فهمیدن ترانس فاصله داشت.

دیدگاه رسمی

به طور رسمی ، یک ایرانی می تواند به عنوان اختلال هویت جنسیتی تنها پس از یک سری آزمایش های پزشکی و رویه های قانونی از جمله دریافت دستور دادگاه ، ویزیت های متعدد به روانپزشک و معاینات جسمی و روانی در سازمان پزشکی حقوقی ایالت تشخیص داده شود. حتی اگر به نوعی بفهمید که چگونه می توانید از این روند حرکت کنید-و سارا این کار را انجام نداد-می تواند بیش از یک سال طول بکشد ، براساس گزارشی که توسط Fulright Action Inteational ، یک سازمان جهانی حقوق LGBTIQ تهیه شده است.

وقتی افراد در مورد ترنسجندر بودن به پزشکان در ایران نزدیک می شوند ، تجربه همیشه دلپذیر یا مفید نیست. امیر ، یک مرد ترانس 26 ساله از شیراز ، ایران ، به صراحت گفت که وقتی به یک متخصص پزشکی در مورد وضعیت خود نزدیک شد ، پزشک سعی کرد او را ارعاب کند:

همه چیز از زمانی که هشت یا نه ساله بودم شروع شد. پدر و مادرم مرا به دیدن دکتر بردند زیرا من می گفتم پسر هستم. پزشکان هرگز با من صحبت نکردند. آنها فقط داستانهای وحشتناک و وحشتناک را گفتند تا مرا ببندند. آنها گفتند چیزهایی مانند "اگر تحت عمل جراحی مجدد جنسی قرار بگیرید" خواهید مرد "یا" بسیاری از دخترانی که می خواستند پسری شوند در طول عمل جراحی جان باختند "

همه آنها با من رفتار کردند مثل اینکه من توهم بودم ... آنها به من می گفتند: "این امکان پذیر نیست ، شما مانند این متولد شده اید."اما من می دانستم که باید این عمل را انجام دهم و رابطه جنسی خود را تغییر دهم. من متقاعد شدم که راهی وجود دارد و من فقط به دنبال نوعی تأیید بودم ، از کسی که به من می گفت "بله ، ممکن است!"درعوض ، یکی از پزشکان قرص به من داد و یک تزریق دیگر دیگر ...[دیگری] به من گفت "بیرون بروم و در را پشت [من] ببندم" ، گویی من فردی کثیف و دست نخورده هستم.

اگر یک ایرانی به طور رسمی به اختلال هویت جنسیتی تشخیص داده شود ، دولت مجوز را برای آنها صادر می کند تا به طور قانونی روند انتصاب جنسی را آغاز کند و در پایان این فرآیند دادگاه کارت هویت جدیدی را صادر می کند ، با یک جنس جدید ذکر شده است. به عبارت دیگر ، در حالی که ایران موظف نیست که همه افراد ترانس عمل جراحی داشته باشند ، امکان تغییر نشانگر جنسیت شما در اسناد رسمی بدون انجام عمل جراحی امکان پذیر نیست.

شناسایی صادر شده توسط دولت به عنوان مسجدی در تهران روی میز قرار گرفت. تصویر: رویترز/مورتزا نیکوبازل

شوماخر می گوید ، طی یک دهه گذشته ، با داشتن روحانیون مشهور و مراکز دانشگاهی که از حقوق ترانس حمایت می کنند ، آگاهی اجتماعی در مورد این موضوع افزایش یافته است. در سال 2007 ، مولکارا جامعه ایران را برای حمایت از افراد مبتلا به اختلال هویت جنسیتی ، اولین گروه وکالت به طور قانونی ثبت شده ، تأسیس کرد. در سال 2008 ، بی بی سی گزارش داد که ایران در تعداد عملیات تغییر جنسی انجام شده در تایلند دوم است و صنعت جراحی این کشور هنوز بیماران را از سراسر خاورمیانه و اروپای شرقی جذب می کند. بین سالهای 2006 و 2014 ، نزدیک به 1400 نفر طبق آمار دولت منتشر شده در رسانه های ایران ، مجوز این روند را درخواست کردند.

حتی فیلم های ایرانی در مورد پذیرش هویت های ترانس وجود دارد: آینه های مواجهه در سال 2012 چیزی از نقطه عطف اجتماعی بود و به روزنامه نگاران محلی فرصتی می داد تا به طور عمومی به این مسئله بپردازند. اکران این فیلم حتی توسط کانال های تلویزیونی و رادیویی دولتی تحت پوشش قرار گرفت.

با این وجود ، ننگ ها باقی مانده اند ، که توسط مفهومی که دولت توسط دولت تقویت شده است تقویت می شود که ترانس یک مشکل پزشکی است. گزارش آشکار نشان می دهد که افراد ترانس اغلب در معرض قلدری ، خشونت خانگی و تبعیض اجتماعی قرار می گیرند. در بعضی موارد ، اعضای خانواده از نزدیکان ترانس متوسل می شوند. افراد ترانس آشکارا اغلب نمی توانند شغل پیدا کنند ، و وقتی کارفرمایان متوجه می شوند که یک کارمند ترانس است ، آنها اغلب اخراج می شوند. افراد ترانس نمی توانند خانه ها یا آپارتمان ها را به راحتی اجاره کنند و ازدواج را دشوار می کنند زیرا خانواده ها از ایده داشتن یک پسر یا داماد ترانس استقبال نمی کنند.

همه به همین دلیل است که وقتی سارا بالاخره فهمید که ترانس است ، وقتی در اوایل دهه 20 بود و از کالج فارغ التحصیل شد ، احساس راحتی نمی کرد که در ملاء عام بیرون بیاید. او می گوید: "فقط اعضای خانواده من و تعداد معدودی از دوستان نزدیک من از آن خبر داشتند.""من مجبور شدم همه چیز را پنهان کنم."

تصمیم گیری برای طی کردن جراحی با تأیید جنسیت مملو از عدم اطمینان بود. سارا می گوید: "از یک طرف من واقعاً می خواستم این کار را انجام دهم و از همه مشکلات گذشته ام آزاد و آزاد شوم."وی گفت: "از طرف دیگر من از نتایج آنچه می خواهم انجام دهم بسیار ترسیده بودم ، زیرا فکر می کردم [همه را از دست می دهم و هر آنچه را که برای آن جنگیده بودم از دست می دادم. مدرک دانشگاه من ، شغل من ، همه چیز. من خودم را دیدم که باید در برابر تمام دنیا بایستم. "

یک مرد عراقی در حالی که منتظر است رای خود را در یک ایستگاه رای گیری در منطقه داللات آباد جنوبی تهران جنوبی 7 مارس 2010 به دست آورد ، شناسایی خود را در اختیار دارد. تصویر: رویترز/مورتزا نیکوبازل

از نظر عملی ، او وسیله ای برای انجام عمل جراحی و زندگی مستقل نداشت. براساس گزارش Outlight ، هزینه عمل جراحی تأیید جنسیت در ایران 13000 دلار است و درمان تعویض هورمون 20 تا 40 دلار در ماه هزینه دارد-و متوسط درآمد ماهانه ایران حدود 400 دلار است.

دولت پشتیبانی مالی محدودی را برای جراحی تأیید جنسیت ، درمان هورمون و مشاوره روانی اجتماعی ارائه می دهد. اما وجوه محدود است و مقامات دولتی به صورت موردی تصمیم می گیرند که افراد واجد شرایط باشند. براساس گزارش بی بی سی ، در سال 2012 ، دولت اعلام کرد که شرکت های بیمه درمانی باید هزینه کامل عملیات تغییر جنسی را تأمین کنند. اما آشکارا نشان داده است كه شركتهای بیمه هنوز هم بر اساس اینكه آنها به زیبایی و پزشکی نیستند ، از پوشش برخی از انواع مراقبت های مرتبط با انتقال خودداری می كنند.

شوماخر می گوید: "دولت خدمات لب زیادی را پرداخت می کند اما خدمات واقعی که ارائه می دهند بسیار محدود است.""شما با بسیاری از افراد صحبت می کنید و آنها به شما می گویند که سالها منتظر بوده اند ، به امید دریافت کمک های دولتی برای این لوایح پزشکی ، اما آنها هنوز منتظر هستند."

چالش های ترانس در ایران

برای کسانی که عمل جراحی نمی کنند ، زندگی در ایران بسیار دشوار است.

قوانین مستقر در شریعت ، تفکیک زنان و مردان در مدارس و حمل و نقل عمومی را صادر می کند ، و قوانین ایران به زنان و مردان ملزم به پوشیدن لباس های "متناسب با جنسیت" در فضاهای عمومی می شود. طبق قانون از زنان انتظار می رود که حجاب بپوشند ، به این معنی که آنها باید لباس متوسط بپوشند و سر ، بازوها و پاها را بپوشانند. به طور سنتی ، این به عنوان یک ژاکت بلند ، به نام مانتو ، همراه با روسری تعبیر می شود. عدم مطابقت با این امر یک جرم است و می تواند منجر به دستگیری یا حمله به دست هوشیاران شود.

ساجی غهرمن ، رئیس سازمان کوئر ایران مستقر در کانادا می گوید: "اگر ظاهر آنها کاملاً زن و مرد نباشد ، آنها حتی در خیابان ها توسط پلیس اخلاقی در ایران متوقف می شوند."این گاردین در سال 2016 گزارش داد ، این مأمورین مخفی است که توسط پلیس برای گشت زنی در فضاهای عمومی که به دنبال زن و مرد لباس پوشیده یا رفتار می شوند به شکلی که غیر اسلامی به نظر می رسند ، مستقر شده اند. گاردین در سال 2016 گزارش داد. شلوار برای زنان و گردنبندها و شلوارک برای مردان. این قوانین اغلب برای پوشاندن مد های جدید تمدید می شوند. به عنوان مثال در سال 2010 ، ایران ، موتوری ، مولت و موهای بلند و بلند را برای مردان ممنوع اعلام کرد. در سال 2015 ، این کشور بر روی مدل موهای "همجنسگرا" و "شیطان پرستش" به همراه خال کوبی ها ، درمان های آفتابی و ابروهای چسبان برای مردان شکسته شد.

اخلاق پلیس در هنگام سرکوب "فساد اجتماعی" در شمال تهران در 18 ژوئن 2008 ، مردانی را با سبک موهای غیرقابل قبول در مقابل رسانه ها قرار داد. تصویر: رویترز/استرینگر

هاستی ، یک زن ترانس ایرانی 30 ساله از خانسار ، به آشکار گفت که وی به دلیل ظاهر و آرایش زنانه خود اغلب توسط پلیس ایران مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. وی گفت: "[پلیس] لباس من را بلند می کند ، به کارت شناسایی من نگاه می کند و از من می پرسد که آیا من مرد یا زن هستم.""در پایان آنها مرا مجبور می کردند که نامه تعهد را امضا کنم [قول می دهم که دیگر به عنوان یک زن لباس نمی پوشم] و سپس مرا آزاد می کنند."

یک پلیس از زنی که برای اوراق بهادار شناسایی خود در یک پاسگاه پلیس اخلاق در تهران در 16 ژوئن 2008 پوشیده است ، از زنی که لباس های رنگی روشن دارد ، می پرسد. تصویر: رویترز/استرینگر

از آنجا که انتظار می رود زنان در سنین جوانی ازدواج کنند و فرزندان خود را تولید کنند ، افراد ترانس که جراحی را پشت سر نگذاشته اند ، گاهی اوقات مجبور به ازدواج می شوند.

از همه بدتر ، یک فرد ترانس که از نظر قانونی شناخته نشده است می تواند به همجنسگرایی متهم شود و با مجازات اعدام روبرو شود. در حقیقت ، در بعضی موارد افراد همجنسگرا در ایران تصمیم می گیرند تحت عمل جراحی قرار بگیرند زیرا گزینه جایگزین مرگ است. غهرمن می گوید: "عملیات تغییر جنسیت بیشتر اوقات توسط فرهنگ و دولت مجبور به ترانسفر است."

انجام انتقال

سارا شش سال را برای آماده سازی ذهنی و مالی برای انجام عمل جراحی گذراند. او آن دوره را به عنوان یکی از تاریک ترین مراحل زندگی خود توصیف می کند. او می گوید: "من از همه چیز افسرده و مضطرب بودم."وی گفت: "در آن زمان تقریباً تمام افراد transgender که در جامعه ایران دیدم درگیر فحشا بودند ، منزوی شدند و توسط جامعه و خانواده آنها خفه شدند. من هیچ افراد موفق Transgender را ندیدم. من می ترسیدم اگر خودم این کار را انجام دهم ، زندگی من به نوعی بدبختی جدید تبدیل می شود. "

اما او با این طرح گیر افتاد: او در یک کار مدیریتی ، زندگی و لباس پوشیدن مانند یک مرد ، در حالی که برای جراحی صرفه جویی می کرد ، کار کرد. وقتی پول کافی داشت ، تصمیم گرفت برای جراحی به تایلند سفر کند. با وجود تعداد زیاد جراحی های تأیید جنسیتی که در ایران انجام شده است ، کیفیت کار ضعیف است. غهرمن می گوید: "این عملیات توسط جراحانی انجام می شود که به صورت حرفه ای آموزش دیده نیستند."وی گفت: "تقریباً همه افراد ترانسفر که در ایران فعالیت می کنند ، از عوارض جانبی بسیاری رنج می برند که بدن آنها را غیرفعال می کند. هر فرد ترانس من در 10 سال گذشته با آنها ملاقات کرده ام ، به دلیل جراحی درد زیادی دارند و نمی توانند مقاربت طبیعی یا لذت بخش داشته باشند. "

زنان هنگام قدم زدن در پیاده رو در تهران ، روسری های خود را تنظیم می کنند. تصویر: رویترز/رهب هوماوندی

هنگامی که 28 ساله بود ، سارا جراحی مجدد جنسی را انجام داد. او می گوید: "من به یک نسخه کاملاً جدید از خودم تبدیل شده ام که خیلی دوستش داشتم."احساس آزادی بیشتری نسبت به گذشته داشتم. زیرا در گذشته من در چارچوب بدن و هویت سابقم زندانی شدم. بعد از عمل جراحی ، من از همه آن چیزها آزاد شدم. برای من ، هر چیزی بهتر بود ، هر چیزی. حداقل بعد از عمل جراحی ، من از برخی از حقوق اساسی که قبل از عمل جراحی لذت نمی بردم ، لذت می بردم. "

پس از آن ، او با تعجب متوجه شد که "تقریباً همه بسیار مورد استقبال و بسیار پشتیبان بودند."سارا نگران بوده است كه مقامات دولتی پس از عمل ، او را در طی مراحل قانونی آزار دهند ، اما "همه با من رفتار كردند."آنها من را خیلی دوست دارند و من را بسیار تحسین می کنند که چنین کاری شجاعانه انجام می دهند - آنها به من در یک سطح کاملاً متفاوت احترام می گذارند. من حتی انتظار نداشتم که - به دلیل داشتن یک ترنسجندر ، توسط مردم مورد احترام قرار گیرد. اما همه اینها بعد از عمل اتفاق افتاد. "و ناگهان ، او می توانست لباسهایی را که می خواست بپوشد ، نام خود را تغییر دهد و سبک زندگی مورد نظر خود را زندگی کند.

یک زن پس از رای گیری در ایستگاه رای گیری در انتخابات پارلمانی ایران در جنوب تهران در تاریخ 2 مارس 2012 ، در مقابل چهره خود شناسایی می کند. تصویر: رویترز/مورتزا نیکوبازل

همه افراد چنین تجربه مثبتی با مقامات ایرانی ندارند. Assal ، یک زن ترانس که پس از انجام عمل جراحی در تایلند از ایران به آنجا سفر کرد ، گفت که وی توسط مأمورین پلیس مرزی ایران که اسناد پزشکی وی را به یکدیگر منتقل می کردند مورد آزار و اذیت قرار گرفت و به او خندید. او گفت: "من احساس کردم که در باغ وحش میمون هستم."

و با وجود حمایت ، سارا هرگز به طور رسمی بیرون نیامد. در عوض ، او به عنوان یک زن در ایران زندگی کرد. او می گوید: "افرادی که من را از گذشته می شناسند ، می دانند که من یک ترنسجندر هستم ، اما افرادی که بعد از عمل مرا می شناسند ، هیچ تصوری از من ندارند.""آنها فقط فکر می کنند که من یک زن مستقیم هستم."

سارا شش سال پس از عمل در ایران ماند. اکنون 36 ساله ، او در کانادا زندگی می کند و به عنوان یک روزنامه نگار و مترجم مستقل فعالیت می کند. اما او مرتباً به کشور تولد خود باز می گردد و به یافتن سازمانی برای حقوق ترانس در آنجا با مریم خاتون مولکارا کمک می کند. سارا می گوید: "فرهنگ باید تغییر کند."وی گفت: "جامعه باید ذهنیت خود را نسبت به افرادی که جریان اصلی را دوست ندارند تغییر دهد. فرقی نمی کند که آنها همجنسگرا ، دوجنسگرا یا ترانس باشند. "

التداول المالي...
ما را در سایت التداول المالي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیروس ابراهیم‌زاده بازدید : 45 تاريخ : چهارشنبه 2 فروردين 1402 ساعت: 17:05