واقعاً باعث اعتماد به نفس مصرف کننده می شود؟

ساخت وبلاگ

ما یک شاخص جدید از محیط کلان اقتصادی (خانه) خانواده ها را بر اساس داده های 22 کشور با درآمد بالا اروپایی بین 2002 Q1 و 2018 Q4 می سازیم. شاخص حاصل مطابق با ویژگی های گسترده چرخه های تجاری و مالی کشورها است و درک خوبی از خانواده ها از وضعیت اقتصادی اساسی آنها را ضبط می کند. ما در مورد خصوصیات مشترک شاخص خانه و شاخص اعتماد به نفس مصرف کننده مبتنی بر نظرسنجی بحث می کنیم. ما نشان می دهیم که انتظارات خانوار به شدت با شرایط کلان اقتصادی فعلی مرتبط است. این یافته ادبیات مربوط به نگرش مصرف کننده و تحولات اقتصادی واقعی را تکرار می کند. شاخص خانه همچنین نشان دهنده اهمیت قیمت دارایی و شرایط وام برای رفتار خانوارها است. در یک مطالعه موردی تک کشور ، ما شواهد تجربی ارائه می دهیم که شاخص پیشنهادی را به اعتبار جدید که به خانوارها گسترش یافته است پیوند می دهد. شواهد نشان می دهد که خانوارها برای تصمیم گیری در مورد وام مسکن نسبت به آنچه در مورد وام مصرف کننده انجام می دهند ، نیاز به دوره طولانی تر از شرایط کلان اقتصادی دارند.

روی نسخه خطی کار می کنید؟

از رایج ترین اشتباهات خودداری کنید و نسخه خطی خود را برای ویراستاران ژورنال آماده کنید.

معرفی

پس از بحران مالی جهانی (GFC) ، محققان تمرکز خود را به عوامل انتظار می توانند در رونق اعتبار در حالی که فرضیات رفتار منطقی و انتظارات منطقی را کنار می گذارند ، تبدیل کرده اند. Fuster و همکاران.(2010) یک مفهوم انتظارات طبیعی را پیشنهاد می کند. خانوارها تمایل دارند اعتقادات اشتباهی در مورد توسعه واقعی عوامل اساسی داشته باشند و تداوم شرایط مطلوب را بیش از حد تخمین بزنند. در نتیجه ، آنها در اوقات خوب می توانند بیش از حد خوش بین و بدبین باشند. چرخه های رونق و شلوار پس از آن دنبال می شوند. به همین ترتیب ، بوردالو و همکاران.(2018) مدلی را با انتظارات تشخیصی ارائه می دهد که در آن عوامل تمایل به نتایج آینده اضافه وزن دارند که با توجه به داده های فعلی پیش بینی کرده اند. فوت و همکاران.(2012) حتی بیشتر پیش بروید و بیان کنید که واقعیت ها داستان محبوب را که GFC ناشی از خودی های صنعت دارایی است ، فریب می دهد که وام گیرندگان وام مسکن ناآگاهانه و سرمایه گذاران را فریب می دهند. درعوض ، آنها استدلال می كنند كه وام گیرندگان و سرمایه گذاران با توجه به عقاید بیش از حد خوش بینانه خود در مورد توسعه قیمت خانه ، تصمیماتی را اتخاذ كرده اند.

مفهوم انتظارات برون یابی-به طور کلی برای توضیح قیمت دارایی (Schiller 2000) توسعه یافته است-کلریت می کند که انتظارات ناشی از برون یابی روندهای اخیر می تواند به طور موقت خودآگاه شود. این مفهوم خاص همچنین می تواند در مورد وضعیت اقتصادی درک شده خانوارها اعمال شود. به عنوان مثال ، ترکیبی از رشد سریع درآمد و نرخ بهره پایین می تواند انتظارات خوش بینانه ای را ایجاد کند که به تدریج می توان به این دیدگاه منتقل شد که اوقات خوب "برای همیشه" دوام خواهد آورد. سپس خانوارها می توانند تمایل به تحمل سطح بدهی بسیار بالاتری داشته باشند. اگر این انتظارات خوش بینانه با رشد مداوم قیمت مسکن همراه باشد ، سطح کلی بدهی می تواند در یک دوره نسبتاً کوتاه شلیک کند. این روش برای شکل گیری انتظارات نتیجه ای از عقلانیت محدود خانواده ها است. خانوارها آماده هستند تا بپذیرند که رشد سریع درآمد فقط موقتی است و در دراز مدت به سطح عادی تری همگرا خواهد شد. در عین حال ، خانوارها تمایل به کمبود این احتمال دارند که یک دوره رشد غیر طبیعی درآمدی توسط یک زیر طبیعی دنبال شود.

ما در مورد عوامل کلیدی اقتصادی کلان مؤثر بر درک اقتصادی خانوارها بررسی می کنیم. برای غلبه بر کاستی های شاخص های منفرد مانند درآمد یکبار مصرف ، دستمزد و پس انداز ، ما یک شاخص کامپوزیت را پیشنهاد می کنیم که توسعه شرایط کلان اقتصادی را که توسط خانوارها با آن روبرو است ، ضبط می کند. این شاخص یازده متغیر اقتصادی کلان را که معمولاً در ادبیات یافت می شود که به طور مشترک باعث اعتماد به نفس و انتظارات مصرف کننده می شوند ، ترکیب می کند. ما از این فهرست به عنوان شاخص محیط کلان اقتصادی خانوارها (از این پس شاخص خانه) استفاده می کنیم. این شاخص برای 22 کشور OECD با درآمد بالا در اروپا با فرکانس سه ماهه بین سالهای 2002 تا 2018 ساخته شده است.

برداشت خانوارها از وضعیت اقتصادی آنها نیز تحت تأثیر عوامل ساختاری مانند توزیع درآمد ، مشارکت ، جمعیت جمعیتی و غیره است. اینها به آرامی تغییر می کنند و تأثیر خود را عمدتاً در طولانی مدت نشان می دهند. ما می توانیم این عوامل را بدون آسیب وثیقه کنار بگذاریم زیرا تمرکز ما توسعه ملتحمه کوتاه تا میان مدت است که توسط چرخه های تجاری و مالی هدایت می شود.

با استفاده از شاخص پیشنهادی ، ما رابطه بین نگرش مصرف کننده را که توسط شاخص اعتماد به نفس مصرف کننده (CCI) منتشر شده توسط OECD و شرایط اقتصادی که توسط خانوارها با آن روبرو است ، ارزیابی می کنیم. ما می دانیم که اعتماد به نفس مصرف کننده تا حد زیادی مبتنی بر توسعه اصول کلان اقتصادی است که توسط یک پیوند تجربی تنگ گزارش شده بین CCI و توسعه شاخص خانه مشهود است. علاوه بر این ، نتایج ما حاکی از آن است که - وقتی مصرف کنندگان از اعتماد به نفس خود در یک نظرسنجی گزارش می دهند - آنها اطلاعات اقتصادی فعلی یا بسیار اخیر را که پس از آن پین شده و به تدریج در آینده استخراج می شوند ، بارگذاری می کنند. از این نظر ، ما از این دیدگاه که انتظارات خانوار برون یابی است ، پشتیبانی تجربی می یابیم.

به طور کلی ، ما می دانیم که بخش بزرگی از اطلاعات موجود در CCI در حال حاضر در سایر شاخص های اقتصادی و مالی موجود است که شاخص خانه پیشنهادی ما را تشکیل می دهد. از آنجا که CCI بر روی داده های کلان اقتصادی فعلی یا بسیار اخیر بارگذاری می شود ، در معرض همان نسخه های مشابه با سنگدانه های کلان اقتصادی قرار دارد. در نتیجه ، ممکن است برای سیاست گذاران به عنوان منبع اضافی اطلاعات یا به عنوان یک شاخص پیشرو ، ارزش افزوده زیادی برای سیاست گذاران نداشته باشد. در مقابل ، ممکن است تضمین گمراه کننده ای که از تکامل این شاخص گرفته شده است ، ارائه دهد که فقط روندهای قابل مشاهده و قابل اندازه گیری را منعکس می کند.

شاخص خانه تا حد محدود تحولات اعتقادات خانوارهای غیر بودجه (غیر منطقی) از طریق قیمت دارایی که اغلب نوسانات چرخه ای قوی مرتبط با حرص و آز ، ترس ، نزدیک بینی و برون یابی را نشان می دهد ، ثبت می کند. با اجازه دادن به آن ، شاخص خانه به طور مشابه با CCI نیز ممکن است تا حدی در مورد جنبه های روانی (یعنی ارواح حیوانات) تأکید کند که با این حال ، اگر با پیشرفت های واقعی در شرایط اقتصادی روبرو نشود ، کوتاه مدت است (Barsky and Sims 2012).

به دنبال ادبیات نظری اخیر در مورد چرخه های اعتباری و تشکیل حباب دارایی (Nofsinger 2012 ؛ De Stefani 2017 ؛ Bordalo et al. 2018 ؛ Angelico 2018) ، ما یک مطالعه موردی تک کشور را ارائه می دهیم تا درک عمیق تری از و شهود اقتصادی برای شما ارائه دهد.، مقادیر شاخص خانه و رابطه آن با پویایی اعتبار. به طور خاص ، ما از داده ها برای اقتصاد چک در یک چارچوب متوسط مدل پویا استفاده می کنیم. برآوردهای ما نشان می دهد که شاخص خانه در پیش بینی توسعه وام های جدید کار بسیار خوبی را انجام می دهد. علاوه بر این ، ما می دانیم که خانواده ها به طور کلی به دوره طولانی تر از شرایط کلان اقتصادی نیاز دارند تا تصمیم بگیرند وام مسکن را نسبت به آنچه در مورد وام مصرف کننده انجام می دهند ، بگیرند.

قسمت باقیمانده کاغذ به شرح زیر است. بخش 2 در مورد ادبیات موجود بحث می کند. بخش 3 روش و داده های مورد استفاده برای ساخت شاخص را ارائه می دهد و مقایسه ای از شاخص جدید با شاخص اعتماد به نفس مصرف کننده OECD را ارائه می دهد. بخش 4 از این فهرست استفاده می کند و توانایی تجربی آن را در پیش بینی تکامل وام های جدید و هزینه مصرف در یک تحلیل موردی برای جمهوری چک بررسی می کند. بخش 5 نتیجه می گیرد.

شاخص های اعتماد به نفس مصرف کننده: یک بررسی کوتاه

مطالعات تجربی متمرکز بر انتظارات خانوار به طور کلی به شاخص های اعتماد به نفس مصرف کننده متکی است ، که به نوبه خود ، بیشتر مبتنی بر اطلاعات به دست آمده از نظرسنجی های خانگی است. نظرسنجی های اعتماد به نفس مصرف کننده ، که به طور مرتب در حداقل 45 کشور جهان انجام می شود (Curtin 2007) ، برای تأمین ذینفعان ، به ویژه سیاست گذاران دولت و رهبران تجارت ، با اطلاعات به موقع و مهم در مورد نگرش و درک مصرف کننده استفاده شده است. مطالعات متعدد بر پیوند اعتماد به نفس مصرف کننده و رشد مصرف متمرکز شده است. میشکین (1978) گزارش داد که شاخص احساسات مصرف کننده منتشر شده توسط دانشگاه میشیگان دارای قدرت توضیحی خوبی برای تغییر در کالاهای با دوام است. Acemoglu و Scott (1994) دریافتند که اعتماد به نفس مصرف کننده شاخص اصلی رشد مصرف آینده در انگلستان است. Delorme و همکاران.(2001) مطالعه ای در مورد اعتماد به نفس مصرف کننده و انتظارات منطقی در ایالات متحده در مقایسه با انگلستان انجام داد. مهرا و مارتین (2003) دریافتند که اعتماد به نفس مصرف کننده یک پیش بینی کننده مهم برای هزینه های مصرف کننده است. با استفاده از داده های منطقه ای ، گرت و همکاران.(2005) نشان داد كه اعتماد به نفس مصرف كننده در پیش بینی هزینه های خرده فروشی در ایالات متحده كمك می كند. سایر مطالعات تجربی در مورد قدرت پیش بینی کننده شاخص های اعتماد به نفس مصرف کننده شامل Belessiotis (1996) ، Kwan و Cotsomitis (2006) ، Souleles (2004) ، Vuchelen (2004) و بسیاری دیگر است.

اخیراً ، محققان تمرکز خود را به استفاده از شاخص های اعتماد به نفس مصرف کننده برای توضیح پویایی اعتبار تغییر داده اند. Kłopocka (2017) نشان می دهد که شاخص های اعتماد به نفس مصرف کننده دارای قدرت پیش بینی قوی برای وام های آینده در خانواده هستند. د استفانی (2017) اسناد می کند که انتظارات خانوارهای آمریکایی حاوی مؤلفه ای از تعصبات برون یابی سیستماتیک است که با تئوری انتظارات عقلانی کاملاً آگاهانه مغایر است. وی نشان می دهد که تغییر در انتظارات قیمت خانه تأثیرات قابل توجهی در اهرم وام مسکن دارد ، که هر زمان که افزایش انتظار می رود در سهام خانه افزایش یابد ، افزایش می یابد. Angelico (2018) شواهد تجربی را ارائه می دهد که داده های نظرسنجی در مورد انتظارات دارای قدرت پیش بینی قوی برای پویایی بدهی خانوار هستند. او نشان می دهد که اعتقادات از عقلانیت در سطح کل به شکلی منسجم با فرضیه انتظارات طبیعی دور می شوند. یک شوک مثبت در درآمد ابتدا رونق ایجاد می کند ، زیرا خانوارها در پیش بینی درآمد بلند مدت و بیش از حد بدهی ناکام هستند. سرانجام ، انتظارات تنظیم می شود و نیم تنه منجر به کاهش بدهی می شود.

با این حال ، حداقل سه معضل در ارتباط با قابلیت اطمینان شاخص های اعتماد به نفس مصرف کننده وجود دارد. اول ، با توجه به اختلاف عمومی اقتصاددانان در مورد مسئله عقلانیت عوامل اقتصادی ، این یک سؤال باز است که آیا نظرسنجی های مصرف کننده منعکس کننده ارزیابی منطقی یا غیر منطقی از انتظارات خانوارها از تحولات اقتصادی آینده است. این یک زمینه مثمر ثمر برای تحقیقات آینده است. دوم ، این سؤال که آیا باید روی تغییرات در سطوح متمرکز شود یا تغییر بین دوره ها هنگام تجزیه و تحلیل ارزش شاخص های اعتماد به نفس مصرف کننده به طور کامل برطرف شود. سوم ، مشخص نیست که آیا باید روی ارزش های واقعی یا انتظارات نمایندگان تمرکز کنیم. در این روح ، لودویگسون (2004) رابطه بین شاخص های اعتماد به نفس مصرف کننده و اقتصاد واقعی را ارزیابی کرد. نتایج وی حاکی از آن است که شاخص های مبتنی بر مصرف کننده به طور گسترده ای حاوی برخی از اطلاعات در مورد هزینه های مصرف کل آینده هستند ، اما بیشتر این اطلاعات در حال حاضر در سایر شاخص های اقتصادی و مالی موجود است. طبق یافته های وی ، اطلاعات اضافی "مستقل" از نظرسنجی های مصرف کننده فقط بخش نسبتاً کمی از تغییرات در هزینه های مصرف کننده آینده را توضیح می دهد.

همچنین چندین روش عملی با روش های دستیابی به داده ها برای محاسبه شاخص های اعتماد به نفس مصرف کننده وجود دارد. اول ، خانواده های منتخب ممکن است کاملاً نماینده کل جمعیت نباشند ، بنابراین ممکن است تعصب انتخابی وجود داشته باشد. دوم ، همه پاسخ دهندگان نظرسنجی را در هر دوره معین انجام نمی دهند. سوم ، شاخص های اعتماد به نفس مصرف کننده صرفاً بر پاسخ به سؤالات پرسیده شده در طول بررسی استوار است و سایر جنبه های اعتماد به نفس مصرف کننده ضبط نمی شود. چهارم ، این خطر وجود دارد که پاسخ دهندگان پاسخ های صادقانه ارائه ندهند یا وقت کافی به پرسشنامه بدهند.

به دلایل فوق ، مناسب است که به دنبال روشهای جایگزین برای بیان اعتماد به نفس مصرف کننده باشید. یک امکان ایجاد یک شاخص کامپوزیت از اطلاعات موجود در شاخص های کلان اقتصادی در دسترس است. از آنجا که برخی از مطالعات بیان می کنند که خانوارها معمولاً شرایط کلان اقتصادی اخیر و فعلی را به آینده منتقل می کنند (بوردالو و همکاران 2018) ، چنین شاخص مبتنی بر داده های کامپوزیت می تواند به عنوان تقریب مفیدی از ادراک خانوارها از شرایط کلان اقتصادی باشد.

شاخص محیط کلان اقتصادی (خانه) خانوارها

داده های غنی و گسترده برای تجزیه و تحلیل بخش خانوار در اقتصادهای توسعه یافته در دسترس است. محققان و سیاست گذاران از طیف گسترده ای از منابع به داده های سهام و جریان دسترسی دارند. با این حال ، تفسیر اطلاعات موجود در این متغیرها ممکن است بعضی اوقات دشوار باشد ، زیرا متغیرهای مختلف ممکن است اطلاعات متناقض در مورد تحولات اقتصادی و احساسات کلی بازار ارائه دهند. علاوه بر این ، به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز می تواند با ویژگی های خاص سری زمانی فردی پیچیده باشد. اعتماد به یک شاخص یا مجموعه بسیار ناچیز از شاخص ها ممکن است هنگام ارزیابی شرایط در بخش خانوار (یا هر بخش دیگر از اقتصاد) گمراه کننده باشد. به همین دلیل ، بسیاری از اقتصاددانان به نفع استفاده از یک نشانگر کامپوزیت استدلال می کنند که نمای گسترده تری از شرایط موجود در بخش منتخب ارائه می دهد. این رویکرد به طور گسترده ای در تجزیه و تحلیل ، به عنوان مثال ، بازار کار (Chung et al. 2015 ؛ Willis and Hakkio 2014 ؛ Armstrong et al. 2016) ، سیاست پولی (Babecká-Kucharčuková et al. 2016 ؛ Frait and Malovaná 2017) کاربرد دارد. و استرس مالی (کرمر و همکاران 2012).

شاخص منزل پیشنهادی از اطلاعات موجود در مصالح مختلف اقتصادی ، درآمد یکبار مصرف خانوارها ، شاخص های بازار کار ، قیمت دارایی ، نرخ بهره و شاخص های محیط زیست استفاده می کند. این متغیرها مجموعه ای جامع از شاخص ها را منعکس می کنند که منعکس کننده شرایط کلی اقتصاد کلان است که خانواده ها با آن روبرو هستند. آنها از طیف وسیعی از منابع آمده اند اما به طور کلی در دسترس عموم هستند ، بنابراین شاخص پیشنهادی ما توسط سایر محققان شفاف و قابل تکرار است.

در جدول 1 مروری بر سری زمانی که وارد شاخص کامپوزیت می شوند ، همراه با تعاریف و منابع آنها. انتخاب سنگدانه های کلان اقتصادی با مطالعات قبلی در مورد قدرت پیش بینی شده از نظرسنجی های اعتماد به نفس مصرف کننده انگیزه شد (کارول و همکاران 1994 ؛ لودویگسون 2004 ؛ وانلار و همکاران 2020). تصمیم به جمع آوری مالی توسط Leeper (1992) که دریافت می کند که نگرش مصرف کننده فقط هفتگی با متغیرهای کلان اقتصادی پس از درج شاخص های مالی در ارتباط است. ما از یازده متغیر استفاده می کنیم ، که عمدتا از پایگاه داده های OECD ، بانک برای شهرک های بین المللی و بانک مرکزی اروپا تهیه شده است. داده های پاورقی 1 برای برخی از کشورها مستقیماً از دفتر ملی آماری یا بانکهای اطلاعاتی بانک مرکزی استخراج شد. جدول 4 آمار خلاصه ای را برای سری زمانی جداگانه ارائه می دهد. مجموعه داده ها را می توان به پنج بلوک منطقی تقسیم کرد. بلوک من توسعه جمع آوری اقتصادی و درآمد خانوارها را توصیف می کند. تولید ناخالص داخلی و رشد آن یکی از شاخص های گسترده ترین شاخص های عملکرد اقتصادی است. با این وجود ، ممکن است کاملاً منعکس کننده شرایط اقتصادی خانوارها باشد ، به خصوص در کوتاه مدت. بنابراین ، آن را با درآمد ناخالص یکبار مصرف و پس انداز ناخالص تکمیل می کند تا تصویر بهتری از استانداردهای زندگی خانوارها بدست آورد. بلوک دوم وضعیت بازار کار را ضبط می کند. جبران خسارت کارمندان و تعداد کارمندان نشانه دیگری از درک اقتصادی خانوارها را ارائه می دهد و ممکن است نشانگر آسیب پذیری های احتمالی باشد. بلوک III تکامل نرخ بهره در وام های مصرف کننده و وام ها را نشان می دهد. نرخ وام مستقیماً بر دسترسی خانوارها به اعتبار تأثیر می گذارد. از آنجا که خانوارها نرخ وام بالاتر را منفی درک می کنند ، این متغیرها با ارزش متقابل برآورد می کنند. بلوک چهارم تحولات قیمت دارایی را نشان می دهد. اینها ممکن است از طریق اثر ثروت (کوپر و دیسان 2016) و برخی کانال های روانشناختی بر تقاضای مصرف کننده تأثیر بگذارد. از نظر تاریخی ، تحولات املاک و مستغلات شاخص اصلی آسیب پذیری مالی خانوارها است. بلوک V توسعه محیط خارجی را تقریب می دهد. برای اقتصادهایی که دارای سطح بالایی از باز بودن هستند ، تکامل نرخ ارز و شرایط تجارت می تواند نیروی قابل توجهی را تحت تأثیر قرار دهد که بر شرایط اقتصادی خانوارهای داخلی تأثیر بگذارد.

نمونه اصلی ما شامل 26 کشور OECD با درآمد بالا در اروپا است که توسط بانک جهانی تعریف شده است. پاورقی 2 به دلیل در دسترس بودن داده ها ، ما با یک پانل ضعیف نامتعادل از 22 کشور با مدت زمان 2002 Q1–2018 Q4 به پایان رسیدیم. در جدول 2 لیست نهایی کشورها به همراه نشانگر این که آیا کشور به عنوان پیشرفته طبقه بندی شده است ، عضو اتحادیه اروپا است و بخشی از منطقه یورو است. به طور کلی ، نمونه می تواند نسبتاً همگن در نظر گرفته شود و در نتیجه آماده استفاده در یک چارچوب تجربی مشترک باشد.

روش تخمین مدل فاکتور

رویکردهای مختلفی وجود دارد که باعث می شود تعداد زیادی از سری های زمانی در یک شاخص کامپوزیت واحد ترکیب شوند. در مورد شاخص ارائه شده در این مقاله ، ما از تخمین مدل فاکتور استفاده می کنیم. تجزیه و تحلیل عاملی باعث می شود تعداد زیادی از سری های زمانی به عنوان تعداد معدودی از مؤلفه ها (عوامل) بیان شوند. هدف از تجزیه و تحلیل عاملی ، شناسایی تعداد عوامل مهم و تخمین مقادیر هر یک از عوامل برای همه سری های زمانی قابل مشاهده ، یعنی توصیف سری زمانی با استفاده از عوامل تخمین زده شده است. از این نظر ، تجزیه و تحلیل عاملی همچنین می تواند به عنوان روشی برای کاهش مقیاس داده ها مشاهده شود.

ما دو بازنمایی از فضای حالت از یک مدل فاکتور می سازیم. مورد اول یک مدل فاکتور نسبتاً استاندارد است که یک رابطه خطی مستقیم بین بردار N- بعدی متغیرهای قابل مشاهده و یک بردار تصادفی m- بعدی از فاکتورهای غیرقابل کنترل در اصل را توصیف می کند (F = سمت چپ (_ ، نقاط ، _ راست راست) ). در این حالت ، متغیرهای قابل مشاهده به جز نرخ وام ، که در سطح باقی مانده اند ، در نرخ رشد سالانه وارد مدل می شوند. پاورقی 3 اولین مشخصات را می توان به شرح زیر نوشت:

مشخصات مدل فاکتور دوم یک قدم جلوتر می رود و دو معادله اضافی را که متغیرهای قابل مشاهده را در یک مؤلفه روند و چرخه تجزیه می کند ، معرفی می کند. عوامل در این صورت به مؤلفه چرخه کنترل نشده (GAP) متغیرهای قابل مشاهده مربوط می شوند. با این کار ، ما اطلاعات مربوط به سطح یک متغیر معین را حفظ می کنیم ، که در برخی موارد ممکن است از اهمیت بالایی برخوردار باشد. بگذارید با استفاده از یک مثال ساده از بازار کار توضیح دهیم. وضعیتی را تصور کنید که در آن بازار کار برای چندین سال پشت سر هم رشد می کند تا جایی که با عرضه کافی خسته می شود. در این مرحله ، ممکن است تعداد کارمندان به سالانه تغییر نکند ، اما بازار کار کشور هنوز از فشارهای قابل توجه بر روی دستمزدها خسته می شود. چنین وضعیتی با پویایی سال به سال دشوار خواهد بود. مشخصات دوم را می توان به شرح زیر نوشت:

التداول المالي...
ما را در سایت التداول المالي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیروس ابراهیم‌زاده بازدید : 60 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1401 ساعت: 22:35